ما در طول روز بارها با کلماتی از قبیل بازاریابی، فروشندگی، بازاریاب و… مواجه میشویم و نظریههای مختلفی نیز راجع به
آنان میشنویم اما باید دید تا چه اندازه با این لغات آشنایی داریم.
معنی لغت بازاریاب:
بازاریاب برخلاف تصور اکثر مردم کسی نیست که به دنبال مشتری باشد و مدام بخواهد محصولی را بفروشد بلکه بازاریاب کسی
را گوییم که میکوشد برای محصول یا خدمت تولید شده بازار مناسبی بیابد و بتواند پل ارتباطی بین تولید کننده و بازار هدف باشد،
بازاریابها در افزایش تقاضا برای محصول مهارت دارند و میتوانند این کار را به خوبی انجام داده و بازار هدف را به سمت تولیدکنندگان بکشانند.
اگر از شما راجع به تعریف بازاریابی سوال کنند جوابتان چیست؟
بازاریابی چیست؟
انجمن بازاریابی آمریکا (The American Marketing Association) آخرین تعریف از بازاریابی در سال ۲۰۱۳ را اینگونه تصویب نموده است:
” بازاریابی، مجموعه ای از فعالیت ها و فرایندهای ایجاد، انتقال، ارسال و تبادل هر آنچه که برای مشتریان، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در کل برای جامعه ارزشمند باشد، است.
در پاسخ به اینکه بازاریابی چیست باید گفت بازاریابی فرایند مشتاق کردن مخاطبین به محصولات و یا خدمات است.
موفقیت، پیشرفت و ارتقای هر کسب وکار و به تعریفی ابتدا و انتهای هر کسب و کار به بازاریابی میرسد که محوریت اصلی آن مشتری میباشد.
بازاریابی با تمام جنبههای مختلف کسب و کار مرتبط است، از توسعه و تولید محصول گرفته تا روشهای مختلف توزیع محصول
و خدمات، قیمت گذاری، استراتژیهای فروش، تبلیغات، روابطعمومی و خدمات مشتریان.
بازاریابی فراتر از ترفیع، فروش، و تبلیغات است.
بازاریابی یکی از بخشهای اصلی کسب و کار است که تمرکزش بر افزایش و نگهداشت مشتریان فعلی و دستیابی بیشتر به
مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل است.
بازاریابی (Marketing) چهار بخش را در بر می گیرد :
شناخت مشتریان و محیط خارجی کسب وکار به جزییترین شکل ممکن
شناسایی فرصتها و توسعه استراتژی برای سرمایه گذاری روی آنها
استفاده از ابزارهای مارکتینگ برای تحقق اهداف اصلی کسب و کار
سنجش نتایج فعالیتها و تدوین فرایند بهبود مستمر به منظور توسعه کسب و کار
خلاقیت در امر بازاریابی:
شناخت کامل خواستهها و نیازهای بازار هدف، نگهداشت مشتریان، و افزایش سهم بازار علاوه بر
آگاهی و دانش نیازمند خلاقیت است، بازاریاب ها معمولا افرادی خلاق هستند که شیوه های موفقیت در کار را با خلاقیت افزایش میدهند.
بازاریابی در عرصه تجارت
حضور بازاریابی در عرصه تجارت از زمان مبادلات پایاپای وجود داشته و در طول قرنها با رشد و پیشرفت
تجارت مفهوم مارکتینگ و فعالیتهای مارکتینگ نیز کاملتر شده است. مارکتینگ به عنوان یک علم در طی چند قرن اخیر
دو بار دستخوش تحولات پایه ای و اساسی شده : یکبار با ظهور انقلاب صنعتی و بار دوم با ظهور علم فناوری اطلاعات در عرصه تجارت که در نهایت منجر به شکل گیری مفهوم دیجیتال مارکتینگ شد.
وقتی میگوییم بازاریابی:
مشتریان خود را در اولویت قرار میدهیم و معمولا به دنبال طراحی، برنامه ریزی و استراتژی هستیم تا در کار خود مهارت بیشتری
به دست بیاوریم و همین مهارت بیشتر سبب میشود تا ما در کارمان خبره تربوده و همیشه در کسبوکار خویش موفق باشیم. یک سری
فعالیتهای مهم و کلیدی داریم که انجام دقیق اون ها به کسبوکار ما رونق میدهد و ما را در پیشرو بودن یاری میکند.
دلایل اهمیت بازاریابی:
یک محصول تا زمانی که به دست مشتری برسد مراحلی را گذرانده و از عمده فروش، واسطه، باربر و… گذر میکند. بازاریابی
این امکان را فراهم میآورد و با ایجاد رابطه بین افراد برای هر دو طرف نفع می آورد.
مارکتینگ استانداردهای جامعه را حفظ میکند، از آن جایی که بازاریابی علم شناسایی و شناخت بازار هدف را در بر میگیرد
بنابراین اقشار مختلف جامعه میتوانند از محصولاتی که با اصول بازاریابی به فروش میرسند استفاده کرده و این رویه بر سبک زندگی آنها اثر میگذارد.
فعالیتهای مربوط به بازاریابی معمولا با کسب درآمد همراه هستند و در هر جامعه ای کسبوکارها و حرفههای
گوناگون از قبیل: فعالیتهای مربوط به کامپیوتر، عکاسی، گرافیک، تولید محتوا، فروش محتوا و…در برمیگیرند و این قبیل
فعالیت ها به نحوی در چرخه ی بازاریابی جضور داشته و مشغول به کار هستند.
وقتی در جامعه رقابتها بیشتر میشود هر فرد به دنبال این است که با استفاده از ایدهها و طرحهای جدید بتواند
مشتریهایش را حفظ کرده و چیزی برای ارائه به آنان داشته باشد، بنابراین بازاریابی موجب افزایش طرح ها و ایده های خلاقانه برای جذب مشتری میشود.